._158_. به سبک خرچنگ نارنجی

مرد از دریا برگشته. چندتا از ماهی‌ها‌ی یکی از گرگورها خراب و زخمی‌ شده‌اند. مرد خرچنگ‌های نارنجی را نشانم می‌دهد و می‌گوید کار این‌هاست که با ماهی‌ها یک‌جا گیر افتاده‌بودند. فکر می‌کنم ما آدم‌ها هم گاهی چقدر شبیه این خرچنگ‌های نارنجی می‌شویم. وقتی که محدودمان می‌کنند و دست‌وپازدن‌ها و تقلاکردن‌مان، برای رهایی از آن وضعیت، کاری از پیش نمی‌برد شروع می‌کنیم به چنگ‌زدن اطرافیان و ضعیف‌ترها. بالأخره یک‌جا باید این عقده‌ی خودقوی‌پنداری‌مان خالی شود انگار!

گلاویژ | ۲۶ دی ۹۸، ۲۳:۵۹ | نظر بدهید
تیردخت :)
۲۷ دی ۹۸ , ۱۷:۲۵

کاش ازشون عکس میذاشتی :) 

پاسخ :

راستیا:)) چرا عکس نمی‌گیرم که شما هم حظ بصری ببرین مثل خودم:))
فرشته ...
۲۸ دی ۹۸ , ۰۲:۳۸

ما بقیه رو زخمی میکنیم چون خودمون ضعیفیم، میخوایم با ضعیف کردن بقیه خودمون رو قوی جلوه بدیم ... میخوام یه حصار بسازیم که پشتش قایم بشیم!

پاسخ :

و هرکسی دومینووار اینکارو انجام میده نسبت به ضعیف‌تر از خودش...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من
بالاخره یک‌روز از خواب بیدار می‌شوم و می‌بینم مرده‌ ام، و درحالی‌که آفتاب بر پرده‌های اتاق کارم می‌رقصد و هنوز کسی از مرگم باخبر نشده، دست‌نوشته‌هایم از من می‌پرسند: «ما چه خواهیم شد؟»

حسین رسول‌زاده
.
.
گلاویژ نام ستاره‌‌ای‌ ست که در شب‌های تابستان نمایان می‌شود؛ ستاره‌ی سهیل.
برای ناخدای آب‌های آبیِ قصّه‌ها. تصویر هدر از Christine Bell | پایه‌ی اصلی قالب: عرفان