گلاویژ
|
۱۱ اسفند ۹۵،
۰۷:۲۴
+داشتم با سرنگ آب می ریختم تو حلقش، یه غِرغِری راه انداخت که رسما حنجره اش نابود شد، صداشو ضبط کردم یکم فیض ببرین :)
+یاد گرفته دس می زنه :)
+ ازش می پرسیم جیگر مامان کیه؟ میگه آجی.. عزیز مامان کیه؟ آجی... خوشگل مامان کیه؟ آجی...یه همچین مستر چاپلوسی داریم ما :||| هرچند عده ای معتقدند که از ترس اینجوری میگه!!!!!
+به سشوار میگه آشوف! به پستونکش میگه اَم!به بابا میگه اَگا! به شیشه شیرش میگه اَغام! به منم میگه آجی /اَجی
این موقع ها باید به هوا تافت زد تا همینجوری بمونه! مرسی که بازم با صدای بارون بیدار شدم :)
درباره من
بالاخره یکروز از خواب بیدار میشوم و میبینم مرده ام، و درحالیکه آفتاب بر پردههای اتاق کارم میرقصد و هنوز کسی از مرگم باخبر نشده، دستنوشتههایم از من میپرسند: «ما چه خواهیم شد؟»
حسین رسولزاده
.
.
گلاویژ نام ستارهای ست که در شبهای تابستان نمایان میشود؛ ستارهی سهیل.
حسین رسولزاده
.
.
گلاویژ نام ستارهای ست که در شبهای تابستان نمایان میشود؛ ستارهی سهیل.
موضوعات
پیوندها